گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:دلی را که بخشد گداز آرزویش چو شبنم دهد غوطه در آبرویش

❈۱❈
دلی را که بخشد گداز آرزویش چو شبنم دهد غوطه در آبرویش
به جمعیت زلف مشکین بنازم که از هربن موست حیران رویش
❈۲❈
چرا دل نبالد در آشفتگیها که چون تاب زد، دست درتار مویش
چنان ناتوانم‌که بر دوش حسرت ز خود می‌روم‌ گر کشد دل به سویش
❈۳❈
توانی به گرد خرامش رسیدن ز ضبط نفس‌ گر کنی جستجویش
به عاشق ز آلودگیها چه نقصان که مژگان بود دامن تر وضویش
❈۴❈
ز تقوا ندیدیم غیر از فسردن خوشا عالم مستی و های وهویش
به میخانهٔ وهم تا چند باشی حبابی‌که خندد پری بر سبویش
❈۵❈
مشو مایل اعتبارات دنیا گل شمع اگر دیده باشی مبویش
فلک خواهد از اخترت داغ‌کردن مجو مغز راحت ز تخم‌کدویش
❈۶❈
صبا گرد زلف‌که افشاند یا رب که عالم دماغ ختن شد ز بویش
نگه موج خون گشت در چشم بیدل چه رنگ است یارب گل آرزویش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۸۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها