گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:تپد آینه بسکه در آرزویش ز جوهر نفس می‌زند مو به مویش

❈۱❈
تپد آینه بسکه در آرزویش ز جوهر نفس می‌زند مو به مویش
تبسم‌، تکلم‌، تغافل‌، ترحم نمی‌زیبد الا به روی نکویش
❈۲❈
به جنت که می‌بندد احرام تسکین‌؟ فشاندند بر زخم ما خاک ‌کویش
نهال خیالم‌ که در چشم بینش به صد ریشه یک مو نبالد نمویش
❈۳❈
نگه سوخت در دیدهٔ انتظارم خرامت مگر آبی آرد به جویش
ز بس محو آن لعل‌ گردید گوهر عرق هم چکیدن ندارد ز رویش
❈۴❈
طراوت درین خاکدان نیست ممکن گر آبی‌ست دارد تیمم وضویش
لب از هرزه سنجی است مقراض هستی سر شمع هم در سر گفتگویش
❈۵❈
چو نی هر کرا حرف بر لب‌ گره شد تأمل شکر کرد وقف‌ گلویش
اگر انتقام از فلک می‌ستانی مکن ‌جز به چشم ترم روبرویش
❈۶❈
خوشا انتقامی که از عجز طاقت شوی خاک و ریزی به ‌چشم عدویش
چوآتش سیاه است رنگ لباسش به صابون خاکستر خود بشویش
❈۷❈
جهان از وفا رنگ گردی ندارد جگر خون کن‌ کس ‌مباد آرزویش
برون از خودت‌ گر همه اوست بیدل مبینش‌، مدانش‌، ‌مخوانش‌، مجویش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۸۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها