گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:لغزشی خورده ز پا تا سر ما خنده دارد خط بی‌مسطر ما

❈۱❈
لغزشی خورده ز پا تا سر ما خنده دارد خط بی‌مسطر ما
ذره پر منفعل اظهار است کو هیولا وکجا پیکر ما
❈۲❈
می‌نهد بر خط زنهار انگشت موی چینی زتن لاغرما
خنده زن شمع ازبن بزم‌گذشت گل بچینید ز خاکستر ما
❈۳❈
جهد ازآیینهٔ ما زنگ نبرد منفعل شدکف روشنگر ما
خواب ما زبر سیاهی ببالد سایه افکند به سر بستر ما
❈۴❈
عمرها شدکه عرق می‌گرییم شرم حسنی است به چشم‌ترما
حیف همت‌که زمانی چوحباب صدف بحر نشدگوهر ما
❈۵❈
چهرهٔ زرد، شکنها اندوخت سکه زد ضعف‌کنون بر زرما
عجز طومار طلبها طی‌کرد مهر شد آبله بر دفتر ما
❈۶❈
شمع حرمانکدهٔ بیکسی‌ام پا مگر دست نهد برسرما
رنگ پرواز ندیدیم به خواب بالش نازکه دارد پر ما
❈۷❈
علت بی‌بصری را چه علاج نگهی داشت تغافلگر ما
نیست پیراهن دیگر بیدل غیر عریانی ما در بر ما

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

تیمور ناصری
2020-07-25T17:49:47
خواب ما (زیر) سیاهی (بالید)سایه افکند به سر بستر ما
عباس پالاش
2023-10-03T22:23:17.2335926
بیت چهارم، مصرع اول خنده زن شمع ازبن بزم‌گذشت باید خنده‌زن شمع ازین بزم‌ گذشت باشد  تا جمله بصورت شمع، خنده‌زنان از این بزم گذشت معنا شود