بیدل دهلوی:زخم تیغی ز تو برداشتهام همچو هلال ریشهواری به نظر کاشتهام همچو هلال
❈۱❈
زخم تیغی ز تو برداشتهام همچو هلال
ریشهواری به نظر کاشتهام همچو هلال
قانعم زین چمنستان به رگ و برگ گلی
از تبسم لبی انباشتهام همچو هلال
❈۲❈
عاقبت سرکشیام سجده فروشیها کرد
در دم تیغ سپر داشتهام همچو هلال
نشود عرض کمالم کلف چهرهٔ عجز
در بغل آینه نگذاشتهام همچو هلال
❈۳❈
سقف کوتاه فلک معرض رعنایی نیست
از خمیدن علم افراشتهام همچو هلال
ناتوانی چقدر جوهر قدرت دارد
آسمان بر مژه برداشتهام همچو هلال
❈۴❈
بیدل از هستی من پا به رکاب است نمو
شام را هم سحر انگاشتهام همچو هلال
کامنت ها