بیدل دهلوی:چهممکن استکه راحت سری برآورد از ما مگر نفس رود و دیگری برآورد از ما
❈۱❈
چهممکن استکه راحت سری برآورد از ما
مگر نفس رود و دیگری برآورد از ما
به عرصهٔ دو نفس انقلاب فرصت هستی
گمان نبودکه دل لشکری برآورد از ما
❈۲❈
چو رنگ عهدهٔ ناموس وحشتیم بهگردن
ز خوبش هرکه برآید پری برآورد از ما
شرارکاغذ اگر در خیال بال گشاید
جنون به حکم وفا مجمری برآورد ازما
❈۳❈
دماغ ما سر غواصی محیط ندارد
بس است ضبط نفسگوهری برآورد از ما
فلک ز صبح قیامت فکنده شور به عالم
مباد پنبهٔ گوشکری برآورد از ما
❈۴❈
فسردهایم به زندان عقل چاره محال است
جنون مگرکه قیامتگری برآورد از ما
به رنگ غنچه نداریم برگ عشرت دیگر
شکست شیشه مگر ساغری برآورد از ما
❈۵❈
بهار بیخودی افسوس گل نکرد زمانی
که رنگ رفته چمن پیکری برآورد از ما
در انتظار رهایی نشستهایم که شاید
به روی ما مژه بستن دری برآورد ازما
❈۶❈
چو بیدلیم همه ناگزیر نامه سیاهی
جبین مگربه عرقکوثری برآورد ازما
کامنت ها