گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:یک چشم حیرت است زسرتا به پا لبم یارب به روی نام‌که‌گردید وا لبم

❈۱❈
یک چشم حیرت است زسرتا به پا لبم یارب به روی نام‌که‌گردید وا لبم
تا چند پرسی از من آشفته حال دل چون ساغر شکسته ندارد صدا لبم
❈۲❈
بال هوس ز موج‌ گهر سر نمی‌کشد چسبیده است بر دل بی مدعا لبم
لبریز حیرتم به‌کمالی‌که روزگار خشت بنای آینه ریزد ز قالبم
❈۳❈
خواهی محیط فرض‌کن و خواه قطره‌گیر دارد همین یک آبله از سینه تا لبم
آسان به شکر تیغ تو نتوان بر آمدن جوشد مگر چو زخم ز سر تا به‌ پا لبم
❈۴❈
می‌ترسم از فراق بحدی گه گاه حرف در خون تپم اگر شود از هم جدا لبم
افسون شوق زمزمه آهنگ جرات‌ست ور نه‌ کجا حدیث وصال و کجا لبم
❈۵❈
عمری‌ست عافیت کف افسوس می‌زند من در گمان‌ که با سخن است آشنا لبم
غیر از تری چه نغمه ‌کشد ساز احتیاج موجی در آب ریخته است از حیا لبم
❈۶❈
احرام پایبوس تو اقبال ناز کیست روید مگر ز پردهٔ برگ حنا لبم
گردون به مهر خامشی‌ام داغ می‌کند چون ماه نو مباد فتد کار با لبم
❈۷❈
خمیازه هم غنیمت صهبای زندگی است یا رب چو گل کشد قدحی از هوا لبم
بیدل زبان موج‌گهر باب شکوه نیست گر مرد قدرتی تو به ناخن‌گشا لبم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۰۰۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها