گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:به عشقت‌ گر همه یک داغ سامان بود در دستم همان انگشتر ملک سلیمان بود در دستم

❈۱❈
به عشقت‌ گر همه یک داغ سامان بود در دستم همان انگشتر ملک سلیمان بود در دستم
درین‌گلشن نه‌ گل دیدم نه رمز غنچه فهمیدم ز دل تا عقده وا شد چشم حیران بود در دستم
❈۲❈
ز غفلت ره نبردم در نزاکت‌خانهٔ هستی ز نبضم رشته‌واری زلف جانان بود در دستم
به هر بی‌دستگاهی گر به قسمت می‌شدم قانع کف خود دامن صحرای امکان بود در دستم
❈۳❈
ندامت داشت یکسر رونق گلزار پیدایی چوگل آثار شبنم زخم دندان بود در دستم
به بالیدن نهال محنتم فرصت نمی‌خواهد ز پا تا می‌کشیدم خار پیکان بود در دستم
❈۴❈
پی تحصیل روزی بسکه دیدم سختی دوران به چشمم آسیا گردید اگر نان بود در دستم
جنون آوارهٔ دیر و حرم عمری‌ست می‌گردم مکاتیب نفس پر هرزه عنوان بود در دستم
❈۵❈
کفی صیقل نزد سودن دین هنگامهٔ عبرت به حسرت مردم و آیینه پنهان بود در دستم
درین مدت‌که سعی نارسایم بال زد بیدل همین لغزیدن پایی چو مژگان بود در دستم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۰۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

فرّخ
2014-12-28T18:19:01
درخواست تصحیح غلط تایپی:مصرع اول بیت قبل از آخر اینگونه‌ست:کفی صیقل نزد سودن درین هنگامه عبرتاستناد: پیوند به وبگاه بیرونی