گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:نه عبادت‌، نه ریاضت کردم باده‌ها خوردم و عشرت کردم

❈۱❈
نه عبادت‌، نه ریاضت کردم باده‌ها خوردم و عشرت کردم
میهمان‌ کرمی بود خیال با فضولی دو دم الفت کردم
❈۲❈
هر چه زین مایده‌ام پیش آمد نعمتی بودکه غارت کردم
خلق در دیر و حرم تک زد و من دل آسوده ن‌بارت‌کردم.
❈۳❈
گردم از عرصهٔ تشویش گذشت آنسوی حشر قیامت‌کردم
خاک را عرش برین نتوان‌کرد ترک خود رایی همت ‌کردم
❈۴❈
عافیت تشنهٔ بیقدری بود سجده بر خاک مذلت کردم
آگهی رنج پشیمانی داشت عیبها در خور غفلت‌کردم.
❈۵❈
بی ‌دماغ من ما و نتوان زیست تن زدم‌، خواب فراغت کردم
شوق بی‌مقصد و، دل بی‌پروا خاک بر فرق ندامت کردم
❈۶❈
تا شدم منحرف از علم و عمل سیرکیفیت رحمت کردم
مغفرت مزد معاصی بوده‌ست کیست فهمد که چه خدمت‌ کردم
❈۷❈
هیچم ازکرده و ناکرده مپرس یاد آن چشم مروت‌ کردم
هرچه از دست من آمد بید‌ل همه بی‌رغبت و نفرت‌کردم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۰۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نور فرزام
2020-02-29T04:19:38
در بیت چهارم، آمده که:خلق در دیر و حرم تک زد و مندل آسوده ن‌بارت‌کردمهمین مصراع دوم آن را اینگونه« دل آسوده زیارت کردم» چون متن صحیح آن همین است، من در شرحی که بر برخی ابیات غامض بیدل زیر عنوان« کلید عرفان» توسط قندی‌آغا نوشته شده خواندم این مصراع را با واژه‌ی زیارت آورده است. سپاس!