بیدل دهلوی:ز علم و عمل نکتهها گوش کردم ندانم چه خواندم فراموش کردم
❈۱❈
ز علم و عمل نکتهها گوش کردم
ندانم چه خواندم فراموش کردم
خطوط هوس داشت اوراق امکان
مژه لغزشی خورد مغشوش کردم
❈۲❈
گر این انفعال است در کسب دانش
جنون بود کاری که با هوش کردم
اثر تشنهکام سنان بود و خنجر
چو حرف وفا سیر صد گوش کردم
❈۳❈
نقاب افکنم تا بر اعمال باطل
جبینی ز خجلت عرق پوشکردم
بجز سوختن شمع رنگی ندارد
تماشای امشب همان دوش کردم
❈۴❈
جنون هزار انجمن بود هستی
نفسها زدم شمع خاموش کردم
به یک آبله رستم از صد تردد
کشیدم ز پا پوست پاپوش کردم
❈۵❈
بس است اینقدر همت میکشیها
که پیمانه برگشت و من نوشکردم
ز قد دو تا یادم آمد وصالش
شدم پیر کاین طرح آغوش کردم
❈۶❈
اگر بار هستی گران نیست بیدل
خمیدن چرا زحمت دوش کردم
کامنت ها