گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم شب هنگامهٔ تشویش سحر می‌کردم

❈۱❈
گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم شب هنگامهٔ تشویش سحر می‌کردم
آرزو در غم نامحرمی فرصت سوخت کاشکی سیرگریبان شرر می‌کردم
❈۲❈
گرد اوهام رهایی نشکستم هیهات تا قفس را نفسی بالش پر می‌کردم
یاد آن دولت بیدارکه در خواب عدم چشم‌نگشوده بر آن‌جلوه نظر می‌کردم
❈۳❈
زان تبسم‌که حیا زیر لبش پنهان داشت چه شناهاکه نه در موج‌گهر می‌کردم
آه بیدردی فرصت نپسندید از من آن قدر جهد که خونی به جگر می‌کردم
❈۴❈
فطرت از جوهر تنزیه‌که در طبع من است آب می‌شد اگر اظهار هنر می‌کردم
این بنایی‌که جهان خمزدهٔ پستی اوست نردبان داشت اگر زبر و زبر می‌کردم
❈۵❈
امشبم نالهٔ دل اشک فشان پر می‌زد چقدر حل معمای شرر می‌کردم
قدم سعی به جایی نرساندم بیدل کاش چشمی به نمی آبله تر می‌کردم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۰۷۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها