گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:زبن باغ تا ستمکش نشو و نما شدم خون‌ گشتم آنقدر که به رنگ آشنا شدم

❈۱❈
زبن باغ تا ستمکش نشو و نما شدم خون‌ گشتم آنقدر که به رنگ آشنا شدم
بوی گلم جنون دو عالم بهار داشت زبن یک نفس هزار سحر فتنه وا شدم
❈۲❈
دل دانه‌ای نبودکه‌گردد به جهد نرم سودم‌ کف ندامت و دست آسیا شدم
مشتی ز خاک بر سر من ریخت زندگی آماجگاه ناوک تیر قضا شدم
❈۳❈
پیغام بوی‌ گل به دماغم نمی رسد آیینه‌دار عالم رنگ ازکجا شدم
حرفی به جز کریم ندارد زبان من سلطان کشور طربم تا گدا شدم
❈۴❈
یارب چه دولت است کز اقبال عاجزی شایستهٔ معاملهٔ کبریا شدم
زین حیرتی‌ که چید نفس فرق و اتحاد او ساغر غنا زد و من بینوا شدم
❈۵❈
نا قدردان عمر چو من هیچکس مباد بعد از وداع‌ گل به بهار آشنا شدم
بیدل ز ننگ بیخبری بایدم‌گداخت زیرقدم ندیدم و طاووس پا شدم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۰۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها