بیدل دهلوی:خاک بودم آب گشتمگل شدم عالمی گل کردم آخر دل شدم
❈۱❈
خاک بودم آب گشتمگل شدم
عالمی گل کردم آخر دل شدم
غیرت حسن اقتضای شرم داشت
لیلی بیپردهٔ محمل شدم
❈۲❈
تشنه کام امن بودم زین محیط
خاک مالیدم به لب ساحل شدم
جوهر تیغش پر طاووس داشت
رنگها گل کرد تا بسمل شدم
❈۳❈
نغمهها دارد مقامات ظهور
او غنا ورزید و من سایل شدم
بس که کردم عقدهٔ اوهام جمع
خوشهٔ این کشت بیحاصل شدم
❈۴❈
در من و او غیر حق چیزی نبود
فرقی اندیشیدم و باطل شدم
همچو اشکم لغزشی آمد به پیش
گام اول محرم منزل شدم
❈۵❈
ناخن تدبیر پیدا کرد وهم
بیدل اکنون عقدهٔ مشکل شدم
کامنت ها