گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:از قاصد دلبر خبر دل طلبیدم خاکم به دهن به، ‌که بگویم چه شنیدم

❈۱❈
از قاصد دلبر خبر دل طلبیدم خاکم به دهن به، ‌که بگویم چه شنیدم
عالم همه در چشم من از یأس سیه شد جز کسوت پایم به بر دهر ندیدم
❈۲❈
آماج جهان ستمم‌ کرد ندامت چندانکه ز دل آه کشم تار کشیدم
دیوانه‌ام امروز به پیش که بنالم ای کاش عدم بشنود آواز بعیدم
❈۳❈
جانا ز خیال تو به خود ساخته بودم نازت به نگاهی نپسندید شهیدم
می‌سوخت دل منتظر از حسرت دیدار دامن زدی آخر به چراغان امیدم
❈۴❈
داغت به عدم می‌برم و چاره ندارم ای‌گل تو چه بودی‌ که منت باز ندیدم
هیهات به خاکم نسپردی و گذشتی نومید برآمد کفن موی سپیدم
❈۵❈
از آمد و رفت تو کبابم چه توان کرد رفتی و چنین آمدی ای رنج شدیدم
می‌گریم و چون شمع عرق می‌کنم از شرم ای وای‌ که یکباره ز مژگان نچکیدم
❈۶❈
رسم پر بسمل ز وفا منفعلم‌ کرد گردی شده بر باد نرفتم چه تپیدم
ای توسن ناز تو برون تاز تصور رفتم ز خود اما به رکابت نرسیدم
❈۷❈
انجام تک و تاز درین مرحله خاکست ای اشک من بی‌سر و پا نیز دویدم
پیش که درم جیب‌ که ‌گردون ستمگر عقلم به در دل زد و بشکست‌ کلیدم
❈۸❈
بیدل اگر این بود سرانجام محبت دل بهر چه بستم به هوا، آه امیدم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۱۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ارژنگ سیفی زاده
2018-11-19T12:18:41
در بیت ما قبل آخر کلمه "عقلم" به نظر به اشتباه نگاشته شده. باید احتمالا باشد "قفلم به در دل زد وبشکست کلیدم" با سپاس