گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:به سودای هوس عمری درین بازارگردیدم کنون‌ گرد سرم‌ گردان‌ که من بسیار گردیدم

❈۱❈
به سودای هوس عمری درین بازارگردیدم کنون‌ گرد سرم‌ گردان‌ که من بسیار گردیدم
ندیدم جز ندامت ساز استغنای این محفل کف دست حنایی کردم و بیکار گردیدم
❈۲❈
فلک آخر به جرم قابلیت بر زمینم زد گهر گل کردم و بر طبع دریا بارگردیدم
به این‌ گرد علایق نیست ممکن چشم واکردن جنون بر عالمی پا زد که من بیدار گردیدم
❈۳❈
به هر بیحاصلی بودم جنون انگارهٔ حرصی ز سیر سودن دست‌ کسان هموار گردیدم
خرابات محبت بی تسلسل نیست ادوارش چو ساغر هرکجا گشتم تهی سرشار گردیدم
❈۴❈
وفا تا ناتمامی بگسلاند رشته‌ها سازش به گرد هرکه گردیدم خط پرگار گردیدم
درین‌ گلشن جهانی داشت آهنگ تمنّایت من از یک چاک دل سرکوب صد منقار گردیدم
❈۵❈
قناعت عالمی دارد چه آبادی چه ویرانی غبارم سایه‌ کرد آن دم که بی‌دیوار گردیدم
به قطع هرزه‌گردی‌ها ندیدم چارهٔ دیگر ز مشق عزلت آخر تیغ لنگردار گردیدم
❈۶❈
شعور عالم رنگم به آسانی نشد حاصل صفاها باختم تا محرم زنگار گردیدم
خرام یار در موج گهر نقش نگین دارد به دامن پا شکستم محو آن رفتار گردیدم
به هر جا موج می‌پیچد به خود گرداب می‌گردد
عنان از هر چه‌ گرداندم به گرد یار گردیدم
❈۷❈
ز خود رفتن بهاری داشت در باغ هوس بیدل بقدر رنگ‌گل من هم درین‌گلزارگردیدم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۱۱۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Revival
2019-06-27T10:46:51
صفاها باختم تا محرم زنگار گردیدم....6تیر98