گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:به دشت بیخودی آوازهٔ شوق جرس دارم ز فیض دل تپیدنها خروشی بی‌نفس دارم

❈۱❈
به دشت بیخودی آوازهٔ شوق جرس دارم ز فیض دل تپیدنها خروشی بی‌نفس دارم
درین‌ گلشن نوایی بود دام عندلیب من ز بس نازک دلم از بوی‌ گل چوب قفس دارم
❈۲❈
نشاط اعتبارم کرد بی‌تاب تپیدنها چو بحر از موج خیز آبرو در دیده خس دارم
نفس جز تاب و تب‌ کاری ندارد مفت ناکامی دماغ سوختن‌ گرم است تا این مشت خس دارم
❈۳❈
به گفت‌وگو سیه‌ تا چند سازم‌ صفحهٔ دل را ز غفلت تا به‌ کی آیینه در راه نفس دارم
محبت مشربم لیک از فسون شوخی سودا به سعی هرزه‌ فکریها دماغی‌ بوالهوس دارم
❈۴❈
گر از تار نگاهم ناله برخیزد عجب نبود به چشم خود گره‌ گردیده اشکی چون جرس دارم
سراپا جوهری دارم ز روشن طینتی بیدل که چون مینای می از موج خون تار نفس دارم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۱۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها