گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:ز بسکه حیرت دیدار برده است ز هوشم چو موج چشمهٔ آیینه نیست یک مژه جوشم

❈۱❈
ز بسکه حیرت دیدار برده است ز هوشم چو موج چشمهٔ آیینه نیست یک مژه جوشم
زبان نالهٔ من نیست جز نگاه تحیر چو شمع تا مژه برهم رسیده است خموشم
❈۲❈
نوای شوق نماند نهان به ساز خموشی بلند می‌شود از سرمه چون نگاه خروشم
به سعی حیرت ازین بزم‌ گوشه‌ای نگرفتم همان چو آینه از چشم خویش خانه بدوشم
❈۳❈
ز دور ساغر کیفیتم مپرس چو شبنم گداخت گوهر دل آنقدر که باده فروشم
سر از اطاعت آوارگی چگونه بتابم چو گردباد ز سرگشتگی است ساغر هوشم
❈۴❈
سپند جز تپش دل مدان فسانهٔ خوابش به ناله نشئه فروش شکست ساغر هوشم
غرور حسن دلیل‌ست بر تظلم عاشق شنیده‌اند به قدر تغافل تو خروشم
❈۵❈
ز فرق تا به قدم عرض حیرتم چه توان کرد هوای عالم دیدار کرد آینه پوشم
سیاه‌بختی من سرمهٔ گلو شده بیدل به رنگ حلقهٔ زنجیرزلف سخت خموشم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۲۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها