گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:حیرت دیدار سامان سفر داریم ما دامن آیینه امشب برکمر داریم ما

❈۱❈
حیرت دیدار سامان سفر داریم ما دامن آیینه امشب برکمر داریم ما
تا سراغ‌گوهر دل در نظر داریم ما روزوشب گرداب‌وش درخودسفر داریم‌ما
❈۲❈
خندهٔ ماچون گل از چاک‌گریبان‌است‌و بس نسخه‌ای از دفتر صنع سحر داریم ما
بی‌تأمل صورت احوال ما نتوان شناخت کسوت آهی چو دود دل به بر داریم ما
❈۳❈
از ندامت سیرها در باغ عشرت می‌کنیم گل به سر داریم تا دستی به سر داریم ما
چون‌حباب اینجا متاع خانه برق خانه‌است آه نتوان‌گفت‌، آتش در جگر داریم ما
❈۴❈
گرچه‌از جوهر سرافرازی‌ست ما را چون چنار این تهی‌دستی هم از نقد هنر داریم ما
نیست چندان رونقی در رنگ عیش بی‌ثبات ورنه صدگل خنده دریک مشت زر داریم ما
❈۵❈
تا نگاهی‌گل‌کند ذوق تماشا رفته است چون شرر سامان فرصت اینقدر داریم ما
هرکه از خود می‌رود ماییم‌گرد رفتنش چون نفس از وحشت دلها خبر داریم ما
❈۶❈
در دماغ شوق دود حسرتی پیچیده است. کیست جزتیغ توتا فهمد چه سر داریم ما
جرأت پرواز برق خرمن آسودگی‌ست یک جهان آشفتگی در بال و پر داریم ما
❈۷❈
باغ دهر از ماست بیدل روشناس‌ ‌رنگ درد لاله‌سان آیینهٔ داغ جگر داریم ما

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها