بیدل دهلوی:ای طرب وجدی که باز آغوش گل وامی‌کنم بعد سالی چون بهار این رنگ پیدا می‌کنم
❈۱❈
ای طرب وجدی که باز آغوش گل وامی‌کنم
بعد سالی چون بهار این رنگ پیدا می‌کنم
چار دیوار توّهم سدّ راه شوق چند
کعبه‌ای دارم به پیش، آهنگ صحرا می‌کنم
❈۲❈
ساقی بزم نشاط امروز شرم نرگسی است
از عرق چون ابر طرح جام و مینا می کنم
حسن خلقی در نظر دارم که افسون هوس
گر همه آیینه بینم در دلش جا می‌کنم
❈۳❈
چون شفق هرچند بر چرخم برد پرواز رنگ
همچنان سیر حنای آن کف پا می‌کنم
در طربگاه حضورم بار فرصت داده‌اند
روزکی چند انتخاب آرزوها می‌کنم
❈۴❈
یک نگه دیدار می‌خواهم دو عالم حوصله
می‌گدازم کاینقدر طاقت مهیا می‌کنم
زین کلامم معنی خاصیت سود اتفاق
غیر پندارد به حرف و صوت سودا می‌کنم
❈۵❈
در دبستان محبت طور دانش دیگر است
سجده می‌خوانم خط پیشانی انشا می‌کنم
حیرتم بیدل سفارشنامهٔ آیینه است
می‌روم جایی که خود را او تماشا می‌کنم
کامنت ها