بیدل دهلوی:بعد ازین در گوشهٔ دل چون نفس جا میکنم چشم میپوشم جهانی را تماشا میکنم
❈۱❈
بعد ازین در گوشهٔ دل چون نفس جا میکنم
چشم میپوشم جهانی را تماشا میکنم
زان دهان بینشان هرگاه میآیم به حرف
بر لب ذرات امکان مهر عنقا میکنم
❈۲❈
تا چه پیش آید چو شمعم زین شبستان خیال
صیقل آیینه زان نقش کف پا میکنم
مدعای دل به لب دادن قیامت داشتهست
رو به ناخن میتراشم کاین گره وا میکنم
❈۳❈
بیتمیزی کفر و اسلامم برون آوردهاند
هرچه باشد بس که محتاجم تقاضا میکنم
نقد فطرت اینقدر مصروف نادانی مباد
خانه بازار است من در پرده سودا میکنم
❈۴❈
از چراغ دیدهٔ خفاش میگیرم بلد
تا سراغ خانهٔ خورشید پیدا میکنم
چون گهر خودداریام تاکی در ساحل زند
دست میشویم ز خویش و سیر دریا میکنم
❈۵❈
برکه نالم از عقوبتهای بیداد امل
آه از امروزی که صرف فکر فردا میکنم
نالهٔ دردی گر از من بشنوی معذور دار
غرقهٔ توفان عجزم دست بالا میکنم
❈۶❈
بیدل از سامان مستیهای اوهامم مپرس
دل به حسرت میگدازم می به مینا میکنم
کامنت ها