گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:پرواز بی نشانی دارد دماغ جاهم بشکن غبار امکان تا بشکنی کلاهم

❈۱❈
پرواز بی نشانی دارد دماغ جاهم بشکن غبار امکان تا بشکنی کلاهم
سر رشتهٔ جنونم ‌گیسوی ‌کیست یا رب شد دهر سنبلستان از پیچ و تاب آهم
❈۲❈
دریای جست‌وجو را بی پا و سر حبابیم صحرای آرزو را بی‌پا و سر گیاهم
چون نی اگر چه نخلم بی برگ سایه داریست بس ناله‌گر ضعیفی آسودهٔ پناهم
❈۳❈
گردون که از فروغش هر ذره آفتابیست چون داغ در سیاهیست ازکوکب سیاهم
آخر ز شرم هستی باید به خود فرو رفت چون شمع در کمین‌ست از جیب خویش جاهم
❈۴❈
سرمایهٔ حیا بود آیینه‌ گشتن من همواره کرد حیرت انگارهٔ نگاهم
محمل به دوش وهمم فرصت شماری‌ام کو چون عمر در گذشتن مرهون سال و ماهم
❈۵❈
از جادهٔ رمیدن تا منزل رسیدن دارد دل شکسته چون دانه زاد راهم
هر چند هستی من بی‌مغزی حبابی است دریا سری ندارد جز در ته کلاهم
❈۶❈
مشتاق‌ جلوه بودن آیین بی بصر نیست در حیرتم چه حرفست ای بی‌خبر نگاهم
شبنم به هر فسردن محو هواست بیدل دل عقده‌ای ندارد در رشته‌های آهم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۲۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها