بیدل دهلوی:سطری اگر ز وضع جهان وانوشته‌ایم گردانده‌ایم رنگ و چلیپا نوشته‌ایم
❈۱❈
سطری اگر ز وضع جهان وانوشته‌ایم
گردانده‌ایم رنگ و چلیپا نوشته‌ایم
در مکتب طلب چقدر مشق لغزش است
کاین جاده‌ها به صفحهٔ صحرا نوشته‌ایم
❈۲❈
هر جا خطی ز نسخهٔ امکان دمیده است
عبرت غبار دیدهٔ بینا نوشته‌ایم
از زخم حسرتی‌که لب جام می‌کشد
خون بر بیاض گردن مینا نوشته‌ایم
❈۳❈
رمز ازل که صد عدم آن سوی فطرت است
پنهان نخوانده اینهمه پیدا نوشته‌ایم
معنی سواد نسخهٔ اشک چکیده کیست
غمنامه‌ها به خون تمنا نوشته‌ایم
❈۴❈
زبن آبرو که پیکر ما خاک راه اوست
خط غبار خود به ثریا نوشته‌ایم
از نقش ما حقیقت آفاق خواندنی‌ست
چون موج کارنامهٔ دریا نوشته‌ایم
❈۵❈
قاصد چو رنگ باز نگردید سوی ما
معلوم شد که نامه به عنقا نوشته‌ایم
در مکتب نیاز چه حرف و کدام سطر
چون خامه سجده‌ای‌ست که صد جا نوشته‌ایم
❈۶❈
دستی اگر بلند کند نامه‌بر بس است
تا روشنت شود که دعاها نوشته‌ایم
اسرار خط جام که پرگار بیخودی‌ست
بیدل به‌کلک موجهٔ صهبا نوشته‌ایم
کامنت ها