بیدل دهلوی:فرصتکمین پرواز چون نالهٔ سپندیم چندان که سر به جیبیم چین گشتهٔ کمندیم
❈۱❈
فرصتکمین پرواز چون نالهٔ سپندیم
چندان که سر به جیبیم چین گشتهٔ کمندیم
طاقت به زیر گردون خفت شکار پستی است
هرگاه پر شکستیم زین آشیان بلندیم
❈۲❈
پرواز خاک غافل در دیدهها غبار است
عمریست از فضولی ردیم ناپسندیم
امروز هیچکس نیست شایستهٔ ستودن
مضمون تهمتی چند با ناقصان چه بندیم
❈۳❈
از بس رواج دارد افسانههای باطل
چون حرف حق درین بزم تلخیم گرچه قندیم
نامحرمان چه دانند شأن عسل چه دارد
در خانهها حلاوت بیرون در گزندیم
❈۴❈
ظلم است مرهم لطف از ما دریغ کردن
چون داغ سوزناکیم چون زخم دردمندیم
از اشک شمع گیرید معیار عبرت ما
آن سر که میکشیدیم آخر به پا فکندیم
❈۵❈
شیرینی هوسها فرهاد کرد ما را
فرصت به جان کنی رفت دل از جهان نکندیم
آفاق کسوت شور تا کی به وهم بافد
ماتم خروش عبرت زین نیلگون پرندیم
❈۶❈
بیدل درین ستمگاه از درد ناامیدی
بسیار گریه کردیم اکنون بیا بخندیم
کامنت ها