گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:گر چه جز ذکرت نمی‌گنجد حدیثی در زبان چون نگینم جای نام توست خالی‌بر زبان

❈۱❈
گر چه جز ذکرت نمی‌گنجد حدیثی در زبان چون نگینم جای نام توست خالی‌بر زبان
درد عشق و ساز مستوری زهی فکر محال خار پا چون آتش اینجا می‌کشد از سر زبان
❈۲❈
مزرع اهل سخن شایستهٔ آفات نیست رشحهٔ معنی نبندد ننگ خشکی بر زبان
نغمهٔ من اضطراب ایجاد ساز عالمی‌ست عمر‌ها شد چون سخن‌پر می‌زنم در پر زبان
❈۳❈
بگذر از لاف سخن پروازها پیداست چیست در قفس تاکی تپد ای بیخبر یک هر زبان
تا فنا صورت نبندد زندگی بی‌لاف نیست شعله دزدیدن ندارد جز به خاکستر زبان
❈۴❈
غیر خون آبی ندارد ساغر جانکاه ظلم گر همه ازکام بیرون افکند خنجر زبان
تا به رنگ خانهٔ چشم ایمن از آفت شوی به‌که باشد همچو مژگانت برون در زبان
❈۵❈
لب گشودن داشت آغوش وداع عافیت چون دهان پسته بستم راه جنبش بر زبان
عجرما بیدل‌به تقریری دگرمحتاج نیست موج در عرض شکست خود بود یکسر زبان

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۴۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها