گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:به وادیی که فروشد غبار ما ننشستن ز گرد باد رسد تا به‌نقش پا ننشستن

❈۱❈
به وادیی که فروشد غبار ما ننشستن ز گرد باد رسد تا به‌نقش پا ننشستن
به‌ کیش مشرب انصاف از التفات نشاید رسیدن از دل و در چشم آشنا ننشستن
❈۲❈
من و تو زاهد ازین‌ کوچه هیچ صرفه نبردیم ترا گداخت زمینگیری و مرا ننشستن
خدا به ‌مرکز تشویش راحتم بنشاند که‌ گرد صبحم و نقشم نشسته با ننشستن
❈۳❈
ز اختلاط بد و نیکم آستان ندامت به خون نشاند ازین جرگه‌ام جدا ننشستن
مآل‌ کوشش یاران دربن بساط چه دارد به باد رفتن و بر محمل رضا ننشستن
❈۴❈
به پا رسید سر شمع و وانماند ز وحشت نبرد سعی نشستن زگرد ما ننشستن
چو ناله‌ای‌ که سر از بندهای نی به در آورد نشسته‌ایم به چندین مقام تا ننشستن
❈۵❈
سراغ خواب فراغت نداد هیچکس اینجا مگر به سایهٔ دیوار مدعا ننشستن
در ین بساط غرض چیست قدردانی غربت چو حلقه بر در کس با قد دوتا ننشستن
❈۶❈
بس است اینقدر از اختراع همت بیدل غبار گشتن و بر مسند هوا ننشستن

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۴۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها