بیدل دهلوی:از جوان حسن سلوک پیر نتوان یافتن گوشهٔ چشم کمان از تیر نتوان یافتن
❈۱❈
از جوان حسن سلوک پیر نتوان یافتن
گوشهٔ چشم کمان از تیر نتوان یافتن
طینت کامل خرد از تهمت نقصان بریست
رنگ خون هرگز به روی شیر نتوان یافتن
❈۲❈
حیف همت گر شود ممنون تحصیل مراد
ای خوش آن آهیکزو تأثیر نتوان یافتن
می شود اصحاب غفلت پایمال حادثات
خواب مخمل را جز این تعبیر نتوان یافتن
❈۳❈
فقر ما آیینه ی رمز هوالله است و بس
فیض این خاک از هزار اکسیر نتوان یافتن
بی عبارت شو که گردد معنی دل روشنت
رمز این قرآن ز هر تفسیر نتوان یافتن
❈۴❈
عالم تقلید یکسر دامگاه گفتگو ست
جز صدا در خانهٔ زنجیر نتوان یافتن
حرص و یک عالم فضولی خواه طاقت خواه عجز
جز جوانیها ازین بی پیر نتوان یافتن
❈۵❈
ما درین محفل عبث جانی به حسرت میکنیم
یک دل اینجا قابل تسخیر نتوان یافتن
بیخود نیرنگم از بیداد پنهانم مپرس
مدعای حیرت تصویر نتوان یافتن
❈۶❈
درحریمکبریا بیدل ره قرب وصول
جز به سعی نالهٔ شبگیر نتوان یافتن
کامنت ها