گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:ندارد موج جز طومار رمز بحر وا کردن توان سیر دو عالم در شکست رنگ ما کردن

❈۱❈
ندارد موج جز طومار رمز بحر وا کردن توان سیر دو عالم در شکست رنگ ما کردن
امل می‌خواهد از طبع جنون‌ کیشت پشیمانی به راه آورده تیری را که می‌باید خطا کردن
❈۲❈
دویی در کیش از خود رفتگان کفر است ای زاهد من و محو صنم ‌گشتن تو و یاد خدا کردن
شرار بی‌دماغم آنقدر کم فرصتی دارم که نتوانم نگاهی را به غیرت آشنا کردن
❈۳❈
هوس فرسودهٔ بوی ‌کف پایی‌ست اجزایم وطن می‌بایدم در سایهٔ برگ حنا کردن
ز نیرنگ خرامت عالمی از خاک می‌جوشد به رفتاری توان ایجاد چندین نقش پا کردن
❈۴❈
تپیدم‌، ناله کردم‌، آب‌گشتم‌، خاک گردیدم تکلف بیش ازبن نتوان به عرض مدعا کردن
حیا بگدازدم تا از هوسها دست بردارم شرر دامان خس بی‌آب نتواند رها کردن
❈۵❈
تلاش روزی از مجنون ما صورت نمی‌بندد ندارد سنگ سودا دستگاه آسیا کردن
به هر واماندگی زین خاکدان برخاستن دارد دمی چون گردباد از خویش می‌باید عصا کردن
❈۶❈
به زهد خشک لاف تردماغیها مزن بیدل‌ شنا نتوان به روی موج نقش بوریا کردن

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۴۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عرشیا غلامی
2022-04-13T22:50:58.8528297
سلام در بیت دوم واژه راه غلط است و درست آن به آه آورده تیری است و معنای آن به این طریق است که تیری که هنگام شلیک شدنش با آه رها شود(در اصول تیر اندازی نفس در سینه محبوس می گردد تا تیر در دقیق ترین حالت پرتاب شود) باید که خطا برود.