گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:اگر مشت غبار خود پر‌یشان می‌توان‌کردن به چشم هر دو عالم ناز مژگان می‌توان‌کردن

❈۱❈
اگر مشت غبار خود پر‌یشان می‌توان‌کردن به چشم هر دو عالم ناز مژگان می‌توان‌کردن
متاع زندگی هر چند می‌ارزد به باد اینجا به همت اندکی زین قیمت ارزان می‌توان‌کردن
❈۲❈
شب حرمان فرو برده‌ست عصیان‌گاه هستی را اگر اشکی به درد آید چراغان می‌توان کردن
بهار دستگاه شوق و چندین رنگ سودایی جنون مفتست اگر یک ناله عریان می‌توان‌ کردن
❈۳❈
غبار وادی حسرت فسردن بر نمی‌دارد به پای هر که از خود رفت جولان می‌توان کردن
اگر حرص‌ گهر دامن نگیرد قطرهٔ ما را برون زین بحر چندین رنگ توفان می‌توان‌کردن
❈۴❈
به رنگ شمع دارم رفتنی در پیش ازین محفل به پا جهدی که نتوانم به مژگان می‌توان کردن
به وحشت دامن همت اگر یکچین بلند افتد جهانی را غبار طاق نسیان می‌توان کردن
❈۵❈
به طاووسی نی‌ام قانع زگلزار تماشایت مرا زین بیشتر هم چشم حیران می‌توان‌کردن
ادبگاه محبت گر نباشد در نظر بیدل ز شور دل دو عالم یک نمکدان می‌توان‌ کردن

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۴۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها