گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:ما را ز بار هستی تاکی غم خمیدن آیینه هم سیه‌ کرد دوش‌ از نفس‌کشیدن

❈۱❈
ما را ز بار هستی تاکی غم خمیدن آیینه هم سیه‌ کرد دوش‌ از نفس‌کشیدن
چندین‌ گهر درین بحر افسرد و خاک ‌گردید یمن آنقدر ندارد بر عافیت تنیدن
❈۲❈
رنگ شکسته دارد اقبال سرخ رویی این لعاب بی‌بها را نتوان به زر خریدن
ارباب رنگ یکسر زندانی لباسند بی‌دام نیست طاووس در عالم پریدن
❈۳❈
یک نخل از ین‌ گلستان از اصل باخبر نیست سر بر هواست خلقی از پیش پا ندیدن
در قید جسم تا کی افسرده بایدت زیست ای دانه سبز بختی‌ست از خاک سرکشیدن
❈۴❈
افسانهٔ حلاوت با ساز انگبین رفت ای شمع چند خواهی انگشت خود مکیدن
تا وصل جلوه‌ گر شد دل قطع آرزو کرد آنسوی رنگ و بوبرد این میوه را رسیدن
❈۵❈
درکاروان شوقم دل بر دل جرس سوخت این اشک بی‌فغان نیست از درد ناچکیدن
ای‌ کاش قطع‌ گردد سر رشتهٔ تعلق مقراض وار عمرم شد صرف لب‌گزیدن
❈۶❈
جز خاک‌گشتنم نیست عرص نیاز دیگر باید به پیش چشمت از سرمه خط‌کشیدن
رنگی به پردهٔ شوق آرایش هوس داشت چون‌گل زدیم آخر گل بر سر دمیدن
❈۷❈
بیدل ز دست مگذار دامان بیقراری چون آب تیغ نتوان خون خورد از آرمیدن

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۴۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها