گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:بگذشت ز خاکم بت‌ گل پیرهن من چون صبح نفس جامه درید ازکفن من

❈۱❈
بگذشت ز خاکم بت‌ گل پیرهن من چون صبح نفس جامه درید ازکفن من
یاد نگهش بسکه به تجدید جنون زد شد چشم پری بخیهٔ دلق ‌کهن من
❈۲❈
یارب زنظرها به چه نیرنگ نهان ماند برق دو جهان شمع قیامت لگن من
بر وحشتم افسون قیامت نتوان خواند بی شغل سفر نیست چو کشتی وطن من
❈۳❈
تا تیغ تو شد مایل انداز اشارت گردن همه جا رست چو مو از بدن من
رنگی ننمودم ز بهارت چه توان ‌کرد حیرانم و آیینه‌گری نیست فن من
❈۴❈
شمع سحرم‌، پیری‌ام افسون تسلی است خواهد مژه خواباند کنون پر زدن من
گفتند در این بزم سزاوار ادب کیست گفتم نگه کار به عبرت فکن من
❈۵❈
عمریست تماشایی سیر دل تنگم در غنچه شکسته‌ست دماغ چمن من
فکرم به حریفان رگ خامی نپسندید شد پخته جهانی ز نفس سوختن من
❈۶❈
یک دل‌، گهر رشتهٔ افکار کفاف‌ست گو پای خری چند نبندد رسن من
جز مبتذلی چند که عامست در این عصر بیدل نرسیده است به یاران سخن من

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۵۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها