گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:فلک نبست ره صبح لاابالی من پلگ داغ شد از وحشت غزالی من

❈۱❈
فلک نبست ره صبح لاابالی من پلگ داغ شد از وحشت غزالی من
به نقص قانعم از مشق اعتبارکمال دمید نقطهٔ بدر از خط هلالی من
❈۲❈
خم بنای سجودم بلندیی دارد که چرخ شیشه بچیند به طاق عالی من
دماغ چینی اقبال موی بینی کیست جنون فقر اگر نشکند سفالی من
❈۳❈
کسی فسانهٔ ابرام تا کجا شنود کری به‌گوش جهان بست هرزه نالی من
به ناله روز کنم تا ز خود برون آیم قفس تراش برآمد شکسته بالی من
❈۴❈
در انتظارکه محوم‌که همچو پرتو شمع نشسته است ز خود رفتنم حوالی من
گدای خامشم اما به هر دری که رسم کریم می‌شنود حرف بی‌سوالی من
❈۵❈
طلسم من چو حباب آشیان عنقا بود نفس پر از دو جهان کرد جای خالی من
به هر چه ‌گوش نهی قصهٔ پریشانی‌ست تنیده است بر آفاق شیر قالی من
❈۶❈
فروغ ‌کوکب عشاق اگر به‌این رنگ است به اخگری نرسد تا ابد زگالی من
چو تخم آبله بیدل سر هوس نکشید به هیچ فصل نموهای پایمالی من

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۵۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها