گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:تبسم از لبت چون موج در گوهر کند بازی نسیم از طره‌ات چون فتنه در محشر کند بازی

❈۱❈
تبسم از لبت چون موج در گوهر کند بازی نسیم از طره‌ات چون فتنه در محشر کند بازی
فلک بر مهره‌های ثابت و سیار می‌لرزد مبادا گردش آن چشم شوخ ابتر کند بازی
❈۲❈
قدح لبریز حیرت‌ گردد و مینا به رقص آید در آن محفل‌ که آن شوخ پری پیکر کند بازی
بجز مشاطهٔ جادوکه دارد نبض‌ گیسویش‌ چنین ماری مگر در دست افسونگر کند بازی
❈۳❈
شهید ناز او خون‌ گرمیی دارد که از شوقش چو نبض موج جوهر در دم خنجرکند بازی
بضاعت نیست بیش از مشت خونی ‌بسمل ما را گل آخر رنگ خواهد باختن‌ گر سر کند بازی
❈۴❈
زگرد اضطراب دل نفس در سینه‌ام خون شد بگو این طفل شوخ از خانه بیرونتر کند بازی
نگه را محرم دل ساز و فارغ‌کن ز افلاکش چو طفلان تا به‌کی با حلقه‌های درکند بازی
❈۵❈
فضای پرزدن تنگ‌ست در جولانگه امکان شرار ما مگر در عالم دیگرکند بازی
به زیر چرخ از انسان‌، هرزه جولانی نمی‌آید مگر بوزینه‌ای باشد که در چنبر کند بازی
❈۶❈
دل خرسند بر هرکس ز شوق افسون دمد بیدل در آتش هم همان چون شمع ‌گل بر سر کند بازی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۷۱۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منصور قیسانی
2021-01-11T10:15:38
این شعر توسط 《شفیق شامل》 هم در قالب آهنگ خوانده شده، در یوتیوب می‌توانید جستجو کنید.
غلامحیدر یگانه
2020-07-10T13:25:41
این شعر را استاد محمدحسین سرآهنگ(افغانستان) خوانده است و در یوتوب می توانید بشنوید و لذت ببرید.