گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:مآل‌کار چه بیندکسی نظر به هوا نمی‌توان خبر پاگرفت سر به هوا

❈۱❈
مآل‌کار چه بیندکسی نظر به هوا نمی‌توان خبر پاگرفت سر به هوا
درتن چمن ز جنونکاری خیال مپرس به خاک‌ریشه وگل می‌کند ثمر به هوا
❈۲❈
زمین مزرع‌ایجاد بس‌که تنگ فضاست نمونکاشته تخم شرر مگربه هوا
به‌عافیتگه خاکسترم چو شعله سری‌ست مباد ذوق فضولی‌کند خبر به هوا
❈۳❈
نه مقصدی‌ست معین نه مطلبی منظور چوگردباد همین بسته‌ام‌کمر به هوا
جهان‌گرفت به رنگینی پر طاووس غبار من‌که ندانم‌که داد سر به هوا
❈۴❈
حدیث سرکشی از قامت بلندکه داشت که لب‌گزیده‌گره‌بند نیشکر به هوا
چو شبنمی‌که‌کند از مزاج صبح بهار به راهت آینه‌ها بسته چشم تر به هوا
❈۵❈
ز ساز قافلهٔ عمر جمع‌دار دلت که محمل نفسی دارد این سفر به هوا
به دستگاه رعونت درین بساط مناز که رفته است سرشمع بیشتر به هوا
❈۶❈
چه تنگی این همه افشرد دشت امکان را که ابر بیضه شکسته‌ست زیر پر به هوا
دل فسرده اگر سد راه نیست چرا گشوده‌اند چو صبحت هزار در به هوا
❈۷❈
تعلق دونفس ما ومن غنیمت‌گیر که این غبار نیابی دم دگر به هوا
به غیروصل عدم چیست مدعا بیدل که هر نفس نفس اینجاست نامه بر به هوا

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۷۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمیدِ زارعیِ مرودشت
2017-11-21T20:03:39
.شکلِ صحیحِ بیتِ دوم:در این چمن ز جنون‌کاریِ خیال مپرسبه خاک‌، ریشه؛ و گل می‌کند ثمر به هوا