گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:ز بسکه‌کرد قصور نگاه مژگانی به خود شناسی ما ختم شد خدا دانی

❈۱❈
ز بسکه‌کرد قصور نگاه مژگانی به خود شناسی ما ختم شد خدا دانی
شرر گل است خزان و بهار امکانی ندارد آنهمه فرصت که رنگ گردانی
❈۲❈
ز خود بر آمدگان شوکتی دگر دارند غبار هم به هوا نیست بی‌سلیمانی
به عجز کوش‌ گر از شرم جوهری داری مباد دعوی کاری کنی که نتوانی
❈۳❈
لباس بر تن آزادگان نمی‌زیبد بس است جوهر شمشیر موج، عریانی
گشاده رویی ارباب دستگاه مخواه فلک به چین مه نو نهفته پیشانی
❈۴❈
فراغ دارد از اسلام و کفر غرهٔ جاه یکی‌ست سبحه و زنار در سلیمانی
سواد مطلع ما نیست آنقدر روشن که انتظار نویسی به چشم قربانی
❈۵❈
کجاست گرد امیدی که دامنم گیرد چو صبح می‌دمد از پیکرم خود افشانی
ز ابر گریهٔ دیده گر ایمنی می‌داشت نمی‌کشید ز مژگان کلاه بارانی
❈۶❈
چو خون بسملم ‌از دستگاه شوق مپرس بهار کرد طواف من از پریشانی
درین هوسکده تا ممکنست بیدل باش مکار آینه تا حیرتی نرویانی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۷۶۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها