بیدل دهلوی:شهیدان وفا را درس دیداری ست پنهانی سواد حیرتی دارد بیاض چشم قربانی
❈۱❈
شهیدان وفا را درس دیداری ست پنهانی
سواد حیرتی دارد بیاض چشم قربانی
جهانی رفته است از خویش در اندیشهٔ وهمی
سرابی هم نمیبینیم و کشتیهاست توفانی
❈۲❈
نگه واری تأمل گر نمایی صرف اینگلشن
تماشا هرزه گردی دارد و غفلت تن آسانی
چو صبح از وضع امکان وحشتی داریم زین غافل
که هر کس گرد دامان خود است از دامن افشانی
❈۳❈
حریف عرض رسوایی نهای فال تغافل زن
مژه پوشیدنتکم نیستگر خود را بپوشانی
به چشم خلق آدم باش اگر گاو و خری داری
که از کج بینی این قوم بر عکس است انسانی
❈۴❈
دهان گفتگو را خاتم مهر خموشی کن
اگر داری به ملک عافیت ذوق سلیمانی
به یک دم خامشی نتوان ز کلفتها برون جستن
نفس را آب کن چندان که گرد خویش بنشانی
❈۵❈
جداگردیدن از خود هر قدر باشد غنیمت دان
همهگر عکس توست آن بهکه از آیینه نستانی
مبادا همت از تحصیل حاصل منفعل گردد
مرو تا میتوانی جز پیکاری که نتوانی
❈۶❈
زپیراهن برونآ تا ببینی دستگاه خود
حباب آیینهٔ دریاست از تشریف عریانی
خموشی بست اگر راه لب خجلت نوای من
عرق خواهد رهی واکردن از دیوار پیشانی
❈۷❈
نگه کافیست بیدل نالهٔ زنجیر تصوبرم
زبان جوهر آیینه کم لافد ز حیرانی
کامنت ها