گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:ای نم اشک هوس مایل مژگان نشوی سیل‌ خیزست حیا آنهمه عریان نشوی

❈۱❈
ای نم اشک هوس مایل مژگان نشوی سیل‌ خیزست حیا آنهمه عریان نشوی
چه‌بهار و چه‌خزان رنگ گل حیرت توست جلوه‌ای نیست گر آیینه نمایان نشوی
❈۲❈
از زمین تا فلکت دعوی استعدادست به تکلف نشوی هیچ گر انسان نشوی
ذره خورشید دکان‌، قطره و دریا سامان آنقدر نیست متاع تو که ارزان نشوی
❈۳❈
هر قدم رشتهٔ این راه تامل دارد به گشاد گره آبله دندان نشوی
بیش ازین سحر تغافل نتوان برد به کار گر برای چمن از پرده تو خندان نشوی
❈۴❈
آفت رنگ حنا دست بهم سوده مباد خون عاشق‌ گنهی نیست پشیمان نشوی
کشتی نُه فلک اینجا به نمی توفانی‌ست تا توانی طرف اشک یتیمان نشوی
❈۵❈
وحشت از کف ندهی دهر فسردن قفس است ای نگه سعی‌ کمی نیست‌ که مژگان نشوی
فکر کیفیت خود نیستیی می‌خواهد تا سر از دوش نرفته‌ست گریبان نشوی
❈۶❈
شرم کن بیدل از آن جلوه‌ که چون آب روان همه تن آینه پردازی و حیران نشوی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۷۹۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها