گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:درتن ویرانه بی‌سعی قناعت وانشد جایی به دامن پاکشیدم یافتم آغوش صحرایی

❈۱❈
درتن ویرانه بی‌سعی قناعت وانشد جایی به دامن پاکشیدم یافتم آغوش صحرایی
به سعی خویش می‌نازم‌که بااین نارساییها شدم خاک و رساندم دست تا نقش‌کف پایی
❈۲❈
نمی‌باشد پریشان بالی نظاره شبنم را به دیوان تحیر نیست بر هم خورده اجزایی
دلت مرد از سخن سازی در عزم خموشی زن که جز ضبط نفس اینجا نمی‌باشد مسیحایی
❈۳❈
درین دریا نگاهی آب ده سامان مستی ‌کن که دارد هر حیا جامی و هر قطره مینایی
نفس سرمایهٔ این چار سوییم ای هوس شرمی بضاعتها پر افشانی‌ست ‌کو سودی چه سو‌دایی
❈۴❈
ز خواب غفلت هستی‌که تعبیر عدم دارد توان بیدار گردیدن اگر برخود زنی پایی
ز یادت رفته است افسانهٔ بزم ازل ورنه نمی‌باشد جز افسون سخن پنهان و پیدایی
❈۵❈
جهانی صید حیرت بود هر جا چشم واکردم ندیدم چون‌ گشاد بال مژگان چنگ‌ گیرایی
به درد بی‌نگاهی درهم افشردست مژگانم خرامی تا رساند حیرت آغوش پهنایی
❈۶❈
ندانم فرش تسیلم سر راه‌ که ام بیدل به دامن ‌گردی از خود داشتم افشانده‌م جایی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۸۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها