بیدل دهلوی:بیدماغی با نشاط از بس که دارد جنگها باده گرداندهست بر روی حریفان رنگها
❈۱❈
بیدماغی با نشاط از بس که دارد جنگها
باده گرداندهست بر روی حریفان رنگها
غافلند ارباب جاه از پستی اقبال خویش
زیر پا بودهست صدرآرایی اورنگها
❈۲❈
وادی عشق است اینجا منزل دیگر کجاست
جز نفس در آبله دزدیدن فرسنگها
بینیازی از تمیز کفر و دین آزاد بود
از کجا جوشید یارب اختراع ننگها
❈۳❈
زاهدان، از شانه پاس ریش باید داشتن!
داء ثعلب بیپیامی نیست زین سر چنگها
تا نفس باقیست باید با کدورت ساختن
در کمین آینه آبیست وقف زنگها
❈۴❈
چرب و نرمی هرچه باشد مغتنم باید شمرد
آب و روغن چون پر طاووس دارد رنگها
هرچه از تحقیق خوانی بشنو و خاموش باش
ساز ما بیرون تار افکنده است آهنگها
❈۵❈
آخر این کهسار یک آیینه دل خواهد شدن
شیشه افتادهست در فکر شکست سنگها
بیدل اسباب طرب تنبیه آگاهیست، لیک
انجمن پر غافل است از گوشمال چنگها
کامنت ها