بیدل دهلوی:خواجه ممکن نیست ضبط عمر و حفظ مالها جادهٔ بسیار دارد آب در غربالها
❈۱❈
خواجه ممکن نیست ضبط عمر و حفظ مالها
جادهٔ بسیار دارد آب در غربالها
گر همین کوس و دهل باشد کمال کر و فر
غیر رسوایی چه دارد دعوی اقبالها
❈۲❈
سادگی مفت نشاط انگار کاینجا حسن هم
جامه نیلی میکند از دست خط و خالها
پیچ و تاب خشک دارد در کمین ما و منت
بر صریر خامه تاری بسته گیر از نالها
❈۳❈
کوشش افلاک از موی سپیدت روشن است
تاب ده نومیدی از ریشیدن این زالها
شعلهٔ هستی مآلش گر همین خاکسترست
رفته میپندار پیش از کاروان دنبالها
❈۴❈
زیر چرخ آثار کلفت ناکجا خواهی شمرد
شیشهٔ ساعت پر است ز گرد ماه و سالها
شکوهات از هرکه باشد به که در دل خون شود
شرم کن زان لب که گردد محضر تبخالها
❈۵❈
عرض دین حق مبر در پیش مغروران جاه
سعی مهدی برنمیآید به این دجالها
خلق را ذوق تعلق توأم طاووس کرد
رنگ هم افتاد پروازش به قید بالها
❈۶❈
میفروشد هرکسی ما را به نرخ عبرتی
جنس ما عمریست فریادیست از دلالها
حیرت آیینهام بیدل تماشا کردنیست
ناز صیقل دارم از پامالی تمثالها
کامنت ها