بیدل دهلوی:تعلق بود سیر آهنگ چندین نوحهسازیها قفس آموخت ما را صنعت قانوننوازیها
❈۱❈
تعلق بود سیر آهنگ چندین نوحهسازیها
قفس آموخت ما را صنعت قانوننوازیها
جهانی را غرور جاه کرد از فکر خود غافل
گریبانها ته پا آمد از دامن طرازیها
❈۲❈
غنا دردسر اسباب بردارد؟ محال است این
گذشتن نگذرد از آب تیغ بینیازیها
در تن دشت هوس یارب چه گوهر در گره بستم
عرق شد مهرهٔ گل از غبار هرزهتازیها
❈۳❈
جنون مشرب شمع است یکسر ساز این محفل
جهانی میخورد آب از تلاش خودگدازیها
کمال از خجلت عرض تعین آب میگردد
خوشا گنجی که در ویرانه دارد خاکبازیها
❈۴❈
به اقبال ادب گر نسبتی داری مهیا کن
گریبانی که از سر نگذرد گردنفرازیها
تو با ساز تعلق درگذشتی از امل بیدل
ندارد رشتهٔ کس بیگسستن این درازیها
کامنت ها