گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:باز آب شمشیرت از بهار جوشی‌ها داد مشت خونم را یاد گل‌فروشی‌ها

❈۱❈
باز آب شمشیرت از بهار جوشی‌ها داد مشت خونم را یاد گل‌فروشی‌ها
ناله تا نفس دزدید من به سرمه خوابیدم کرد شمع این محفل داغم از خموشی‌ها
❈۲❈
یا تغافل از عالم یا ز خود نظر بستن زین دوپرده بیرون نیست ساز عیب‌پوشی‌ها
مایه‌دار هستی را لاف ما و من ننگ است بی‌بضاعتان دارند عرض خودفروشی‌ها
❈۳❈
زاهدی نمی‌دانم تقویی نمی‌خواهم سینه صافیی دارم نذر دُردنوشی‌ها
ساز محفل هستی پر گسستن آهنگ است از نفس که می‌خواهد عافیت سروشی‌ها
❈۴❈
محرم فنا بیدل زیر بار کسوت نیست شعله جامه‌ای دارد از برهنه‌دوشی‌ها

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2010-02-21T15:28:56
mesraje akhir(az)berahna..1---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
حمید سلطان
2011-02-09T08:45:07
از هشت غزلی که در جدول آ مار اوزان عروضی تاریخ ما به صورت : فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن رکن بندی شده است , غزل شماره 623 ( در سایه ابر و نگهت مست و خراب است ) هم غلط تقطیع شده است و هم غلط نامگذاری شده است که من ذیل آن غزل در حاشیه تذکر داده ام. تقطیع هفت غزل متباقی قابل قبول است اما بهتر است که به صورت : فاعلات مفعولن فاعلات مفعولن رکن بندی شود تا نامگذاری بحر آن یعنی مقتضب مثمن مطوی مقطوع قابل توجیه باشد و مطابقت کند با نامگذاری بحور عروضی در کتابهای مربوط این علم .
کایسا
2023-09-01T16:53:47.3148233
محرم فنا بیدل! زیر بار کسوت نیست. هم می‌توان مَحرم خواند به معنی راز و هم می‌توان مُحرِم خواند به معنی حرام‌شده! که در آن صورت با کسوت هم در تناسب است.  محرم فنا بیدل! زیر بار کسوت نیست. شعله جامه‌ای دارد از برهنه‌دوشی‌ها   خیلی زیباست! شعله جامه‌ای از عریانی دارد. اخوان ثالث هم در شعر پاییز از این تعبیر زیبا سود جسته است: «جامه‌اش شولای عریانیست...»   در سرمه خوابیدن کنایه از خاموشی صدا است. ناله تا نفس دزدید من به سرمه خوابیدم نفس دزدیدن هم به معنای حبس کردن نفس است.