گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:چه فسردگی‌ بلدتوشدکه به محفل من وما بیا که‌گشود؟اه غنودنت‌که درین فسانه سرا بیا

❈۱❈
چه فسردگی‌ بلدتوشدکه به محفل من وما بیا که‌گشود؟اه غنودنت‌که درین فسانه سرا بیا
نفسی‌ست مغتنم هوس‌، طربی وحاصل عبرتی سربام فرصت پرفشان چو سحربه‌کسب هوا بیا
تک‌وتاز و هم‌جنون عنان به‌سپهر می‌بردت‌کشان
تو غبار باخته طاقتی به زمین عجز رسا بیا
❈۲❈
به غبار قافلهٔ سلف نرسیده‌ای وگذشته‌ای صف پیش می‌زندت صلاکه بیا و رو به قفا بیا
سروپا دمی‌که به‌هم رسد، تک‌وتازها به‌قدم رسد
خم انتظارتو می‌کشم به وداع قد دوتا بیا
به بتان چه تحفه برد اثر زترانهٔ قسمی دگر به رهت سیه شده خون من به بهاررنگ حنا بیا
❈۳❈
کس ازین حدیقه‌نمی‌بردکم‌وبیش‌قسمت بی‌سبب چو چنارکو طلب ثمر به هزار دست دعا بیا
به ادای ناز فضولی‌ات سر وبرگ حسن قبول‌کو
ستم است دعوت شه‌کنی‌که به‌کلبه‌های‌گدا بیا
به‌فسون حاجت هرزه‌دو، در جرأتی نگشوده‌ام
زحیا رسیده به‌گوش من‌که عرق‌کن آبله پا بیا
تو چوشمع‌در برانجمن به‌هوس ستمکش سوختن کف پا نشسته به راه سرکه بلغزو جانب ما بیا
من بیدل از در عاجزی به‌چه سو روم، به‌کجا رسم
همه سوست حکم بروبرو همه‌جاست شوربیا بیا

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها