بیدل دهلوی:وقت پیری شرم دارید از خضاب مو، سیاهی دیدهاست اینجابهخواب
❈۱❈
وقت پیری شرم دارید از خضاب
مو، سیاهی دیدهاست اینجابهخواب
چشم دقت جوهری پیداکنید
جز به روزن ذرهکم دید آفتاب
❈۲❈
اعتبارات آنچه دارد ذلت است
تاگهرگل کرد رفت از قطره آب
چشم بستن رمز معنی خواندن است
نقطه میباشد دلیل انتخاب
❈۳❈
جمع علم افلاس میآرد نه جاه
بیشترها پوست میپوشدکتاب
زبن بهارت آنچه آید در نظر
عبرتیگردیده باشد بینقاب
❈۴❈
سوزعشقی نیست ورنه روشن است
همچو شمعت پای تا سر فتح باب
جز روانی نیست در درس نفس
سکتهمیخواند ز لکنتشیخ و شاب
❈۵❈
انفعالم خودنمایی میکند
غم ندارد در جبین موج سراب
فرع از بس مایل اصل خود است
شیشه را انگور میداند شراب
❈۶❈
فرصت از خودگذشتن همکم است
یک عرق پل بر نفس بند ای حباب
از مکافات عمل غافل مباش
آتش ایمن نیست از اشک کباب
❈۷❈
ما و من بینسبت است آنجاکه اوست
با کتان ربطی ندارد ماهتاب
آن شکارافکن به خونم تر نخواست
چشم و مژگان بود فتراک و رکاب
❈۸❈
بیدل استغنا همین یأس است و بس
دست بردار از دعای مستجاب
کامنت ها