گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:تا زند فال‌گهر بیتابی آهنگ است آب نعل درآتش به جست‌وجوی این رنگ است آب

❈۱❈
تا زند فال‌گهر بیتابی آهنگ است آب نعل درآتش به جست‌وجوی این رنگ است آب
گرچه با هررنگ از صافی یک آهنگ است آب در دم تیغت زخون خلق بیرنگ است آب
❈۲❈
حرف ارباب نصیحت بر دل‌گرم آفت است شیشه چون درآتش‌افتد بر سرش سنگ است آب
قامت خم‌گشته چون موج از خروش دل‌گداخت از صدای دلخراش ساز ما چنگ است آب
❈۳❈
می‌کند در خود تماشای بهارستان رنگ از برای سرخوشی در طبع‌گل بنگ است آب
پیکر تسلیم ما چنگ بساط عیش ماست چون‌به‌پستی می‌شود مایل‌جوش‌آهنگ‌است آب
❈۴❈
دام اندوه است ما را هرچه جز آزادگی است منصب‌گوهر اگر بخشد دل تنگ است آب
از سراب اعتبار اینجا ‌دلی خوش می‌کنم ورنه از آیینه وگوهر به فرسنگ است آب
❈۵❈
عجز پیری جرأتم را در عرق خوابانده است نغمه از شرم ضعیفیهای این چنگ است آب
کیست ازکیفیت‌کسب لطافت بگذرد در مقام شیشه‌سازیها دل سنگ است آب
❈۶❈
زندگی از وهم و وهم از زندگی بالیده است عالم آب است بنگ و عالم بنگ است آب
زین چمن‌یک برگ بی‌بال و پر پرواز نیست بیخبر شیرازه‌بند نسخهٔ زنگ است آب
❈۷❈
چشمهٔ خضرم به یاد آمد عرق‌کردم ز شرم تشنهٔ تیغ فنا را اینقدر ننگ است آب
تا نفس داری به بزم سینه‌صافان نگذری ای به جرأت متهم آیینه در چنگ است آب
❈۸❈
ازکجا یابدکسی بیدل سراغ خون من در دلم‌شمشیر نازش سخت بیرنگ است آب

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد حکیم مهری
2016-03-07T06:03:18
درغزل شماره 352 گنجوی از طرف آخر دربند دوم ( تا نفس داری به بزم سینه صافان نگذری است ) درحالیکه درکلیات بیدل چاپ 1298 مطبعهء صفدری شهر بمبئی تا نفس داری به بزم سینه صافان بگذری است. لطفا" کدام یک درست است؟
تیمور ناصری
2020-07-19T12:30:50
( تا نفس داری به بزم سینه صافان نگذری) (نگذری) درست است.