گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:ای جلوهٔ تو سرشکن شان آفتاب خندیده مطلع تو به دیوان آفتاب

❈۱❈
ای جلوهٔ تو سرشکن شان آفتاب خندیده مطلع تو به دیوان آفتاب
پیغام عجز من ز غرورت شنیدنی‌ست مکتوب سایه دارم و عنوان آفتاب
❈۲❈
در هرکجا نگاه پر افشان روز بود شوق تو د‌اشت اینهمه سامان آفتاب
شب محو انتظارتو بودم دمید صبح گشتم به یاد روی تو قربان آفتاب
❈۳❈
چون سایه پایمال خس و خار بهتر است آن سرکه نیست‌گرم ز احسان آفتاب
از چرخ سفله‌کام چه جویم‌که این خسیس هر شب نهان‌کند به بغل نان آفتاب
❈۴❈
همت به جهد شبنم ما نازمی‌کند بستیم اشک خویش به مژگان آفتاب
ای لعل یار ضبط تبسم مروت است تا نشکنی به خنده نمکدان آفتاب
❈۵❈
چون ماه نو ز شهرت رسوایی‌ام مپرس چاکی کشیده‌ام زگریبان آفتاب
بیدل به حسن مطلع نازش چسان رسیم ما راکه ذره ساخته حیران آفتاب

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۵۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد حکیم مهری
2016-03-07T06:41:59
درغزل شماره 355 گنجوی درمصرع دوم پیغام عجز من زغرورت شنیدنیست آمده درحالیکه درکلیات بیدل چاپ 1298 مطبعهء صفدری در عوض شنیدنیست ( پسند نیست) آمده که خیلی هم تفاوت کلمه است لطفا" دقت کنید و بگوئید کدام یک دقیق تراست؟