گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:صبحدم سیاره بال افشاند از دامان شب وقت پیری ریخت از هم عاقبت دندان شب

❈۱❈
صبحدم سیاره بال افشاند از دامان شب وقت پیری ریخت از هم عاقبت دندان شب
اشک حسرت لازم ساز رحیل فتاده است شبنم صبح است آثار نم مژگان شب
❈۲❈
برنمی‌آید بیاض چشم آهو از سواد صبح اقبال جنونم نشکند پیمان شب
در هوای دود سودا هوشم از سر رفته است آشیان از دست داد این مرغ در طیران شب
❈۳❈
در خم آن‌زلف خون‌شد طاقت‌دلهای چاک صبح ما آخرشفق‌گردید در زندان شب
با جمالش داد هرجا دست بیعت‌آفتاب طرهٔ مشکین او هم تازه‌کرد ایمان شب
❈۴❈
از حوادث فیض معنی می‌برند اهل صفا می‌فروزد شمع صبح از جنبش دامان شب
مژده‌ای ذوق گرفتاری که بازم می‌رسد نکهت زلف‌کسی از دشت مشک‌افشان شب
❈۵❈
خط او بر صبح پنداری شبیخون‌نامه‌ای‌سث روی او فردی‌ست‌گویی د‌ر شکست‌شان شب
لمعهٔ صبحی‌که می‌گویند د‌ر عالم‌کجاست اینقدرها خواب غفلت نیست جزبرهان شب
❈۶❈
گوشه‌گیر وسعت‌آباد غبار جهل باش پرده‌پوش یک جهان عیب است هندستان شب
بیدل ازپیچ وخم زلفش رهایی مشکل است برکریمان سهل نبود رخصت مهمان شب

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۷۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها