بیدل دهلوی:ای خم مژگان شکوه نرگس مستانهات چین ابر چینی طاق تغافلخانهات
❈۱❈
ای خم مژگان شکوه نرگس مستانهات
چین ابر چینی طاق تغافلخانهات
ساغر نیرنگ نهگردون به این دوران ناز
کرد سرگرداندهٔ چشم جنون پیمانهات
❈۲❈
گفتگوی بیزبانان محبت دیگر است
کیست فهمد غیر دل حرف ز خود بیگانهات
ناکجا روشن شودکیفیت اسرار عشق
میکشد مکتوب خاکستر پر پروانهات
❈۳❈
ما اسیران همچنان زندانی آنکاکلیم
گر همه صد در ز یک دیوار خندد شانهات
توأمی دارد حدیث عشق و خواب بیخودی
چشم بگشایم اگر بگذاردم افسانهات
❈۴❈
نی سراغ دل زگردون یافتم نی بر زمین
هم تو فرما تا درین صحرا چه شد دیوانهات
ای دل دیوانهکارت با غم عشق اوفتاد
در چه مزرعکشت ذوق سینه چاکی دانهات
❈۵❈
در عرقگم شد جبین فطرت از ننگ هوس
آه از آن گنجی که گردید آب در ویرانهات
درگشاد کاش دعوی ییش بردن سعی لاف
کس نپرسید ایکلید وهمکو دندانهات
❈۶❈
بیدل از ضبطنفس مگذرکه در بزم حضور
شمع راگل میکند بیتابی پروانهات
کامنت ها