گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:شب گریه‌ام به‌آن همه سامان ‌شکست ‌و ریخت کزهرسرشک شیشه‌‌ی‌توفان شکست و ریخت

❈۱❈
شب گریه‌ام به‌آن همه سامان ‌شکست ‌و ریخت کزهرسرشک شیشه‌‌ی‌توفان شکست و ریخت
در راه انتظار توام اشک بود و بس گرد مصیبتی که ز دامان شکست و ریخت
❈۲❈
توفان دهر شورش آهم فرو نشاند این گر‌دباد گرد بیابان شکست و ریخت
از چشمت آنچه بر قدح می‌فتاده است کس راکم اوفتاد بدینسا‌ن شکست و ریخت
❈۳❈
اشکم ز دیده ‌ریخت به حال شکست دل مشکل‌غمی ‌که ‌عشق ‌تو آسان‌ شکست و ریخت
آخرچکید موج تبسم ز گوهرت شور نمک نگر که نمکدان شکست و ریخت
❈۴❈
عمری عنان ‌گریه ‌کشیدم ولی چه سود آخر به دامنم جگرستان شکست و‌ ریخت
باید به نقش پای تو سیر بهارکرد کاین‌برگ ازآن نهال خر‌امان شکست و ریخت
❈۵❈
گرداب خون ز هر دو جهان موج می‌زند در چشم انتظارکه مژگان شکست و ریخت
در عالم خیال تو این غنچه‌وار دل آیینه خانهٔ به‌گرببان شکست وس‌بخت
❈۶❈
ازخ‌بش هرچه بود شکستیم وب‌بختم غیر از دل شکسته‌ که نتوان شکست و ریخت
بیدل ز فیض عشق به مژگان‌گذشته‌ایم در بیشه‌ای‌که ناخن شیران شکست و ریخت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ناشناس
2016-02-02T12:34:42
بیت ماقبل آخر :از ( خویش ) هر چه بود شکستیم و ( ریختیم) ...