گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:شب ‌که حیرت ‌با خیالت‌ طرح ‌قیل ‌و قال ریخت همچو شمع از پیکرم یکسر زبان لال ریخت

❈۱❈
شب ‌که حیرت ‌با خیالت‌ طرح ‌قیل ‌و قال ریخت همچو شمع از پیکرم یکسر زبان لال ریخت
یک‌ سحر تا نقش‌بندم‌ صد چمن‌رنگم شکست تا به پروازی رسم اندیشه چندین بال ریخت
❈۲❈
همچو دل آیینهٔ ‌وهمی به دست افتاده است می‌توان از لاف‌هستی یک‌جهان تمثال ریخت
گاه عرض سرنوشت ناتوانیهای من تا رقم در جلوه آید،‌ کلک قدرت نال ریخت
❈۳❈
یک نفس چون سایه گشتم، غافل از خورشید عشق بر سراپایم سواد نامهٔ اعمال ریخت
آبم از شرم سماجت پیشگان این چمن بهر یک لبخنده نتوان آبرو هرسال ریخت
❈۴❈
بی‌تب شوقت به رنگ شعله داغ اخگرم آرمیدنها مرا در قالب تبخال ریخت
رفته‌ام از خویشتن چندانکه می‌آیم هنوز بیخودی از ماضی‌ام توفان استقبال ریخت
❈۵❈
عمر بگذشت و همان ناقدردان جلوه‌ایم نیستی آیینهٔ ما سخت بی‌تمثال ر‌یخت
صبح این وبرانه‌ایم از فیض نومیدی مپرس خاک ما بر باد رفت و عالم اقبال ریخت
❈۶❈
تا پری افشانده‌ایم از آسمانها برتریم بسمل رنگیم نتوان خون ما پامال ریخت
کار با عشق ‌است بپدل ورنه ‌در میدان لاف بوالهوس هم می‌تواند خونی از قیفال ریخت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کلام قاصر
2010-10-11T16:36:58
بجای "می‌تو!ن از لاف‌هستی یک‌جهان تمثال ریخت""می‌توان از لاف‌هستی یک‌جهان تمثال ریخت"درست است.---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
مرتضوی کیاسری
2020-10-02T14:47:36
سلام . به نظر در بیت ده ، کلمه ((ویرانه)) ، اشتباه تایپی دارد