گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:بازگردون در عبیرافشانی زلف شب است سرمهٔ‌خط‌که امشب نور چشم‌کوکب است

❈۱❈
بازگردون در عبیرافشانی زلف شب است سرمهٔ‌خط‌که امشب نور چشم‌کوکب است
تشنگان وادی امید را ترکن لبی ای‌که‌جوش‌چشمهٔ‌خضرت‌به‌چاه‌غبغب است
❈۲❈
یاد زلفت‌گر نباشد دل تپش آواره نیست طایر ما را پریشانی ز پرواز شب است
مدت بیماری امکان‌که نامش زندگی‌ست یک‌نفس تحریک‌نبض وی‌شررگرد تب است
❈۳❈
هرکه را دیدیم درس وحشت ازبر می‌کند مخمل آفاق طفلان جنون‌را مکتب است
جان بیرنگی‌ست هرکس بگذرد از قید جسم ناله چون از لب برون آمد هوایش قالب است
❈۴❈
از فریب سرمه‌ساییهای آن چشم سیاه سرمه‌دان را میل انگشت تحیر بر لب است
ذره‌ای در دشت امکان از هوس آزاد نیست صبح و شام اینجا غبارکاروان مطلب است
❈۵❈
نیست‌تشویش خر و بارت به غیر از عذر لنگ گرتوانی رفتن از خود بیخودی هم مرکب است
در بیابانی که ما راه طلب گم‌کرده‌ایم کرم شبتابی اگردر جلوه آیدکوکب است
❈۶❈
جز شکست بیضه تعمیرپرپروز نیست گر ز خودداری دلت وارست مذهب‌مشرب است
بر لب اظهار بیدل مهر خاموشی‌است لیک سینهٔ‌ما چون خم‌می‌گرم جوش‌یارب است

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها