بیدل دهلوی:گلکردن هوس ز دل صاف تهمت است موج و حباب چشمهٔ آیینه حیرت است
❈۱❈
گلکردن هوس ز دل صاف تهمت است
موج و حباب چشمهٔ آیینه حیرت است
ما را که بستن مژه باشد دلیل هوش
چشمگشاده آینهٔ خواب غفلت است
❈۲❈
این است اگر حقیقت اسباب اعتبار
نگذشتنت ز هستی موهوم همت است
زبن عبرتی که زندگیش نام کردهاند
تا سر به زیر خاک ندزدی خجالت است
❈۳❈
بر دوش عمر چندکشی محمل امل
ای بیخبر شرر چقدر رام فرصت است
عام است بسکه نسبت بیربطی جهان
مژگان به خواب اگر به هم آری غنیمت است
❈۴❈
زنهار از التفات عزیزان حذر کنید
بیمار ظلم کشتهٔ اهل عیادت است
مشکن به شوخی نفس، آیینهٔ نمود
خاموشی حباب طلسم سلامت است
❈۵❈
فرش است فیض هر دو جهان در صفای دل
آیینه از قلمرو صبح سعادت است
گرد بلند و پست نفس گر رود به باد
بام و در بنای هوس جمله رفعت است
❈۶❈
عمریست دل به غفلت خودگریه میکند
این نامهٔ سیه چقدر ابر رحمت است
بیدل به یاد محشراگرخون شوم بجاست
بازم دل شکسته دمیدن قیامت است
کامنت ها